از دست دادنی که باعث بیماری می شود، از دستدادنِ دوستان است . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: چهارشنبه 04 خرداد 21

32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم


 

  • 32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    برترین ها - ترجمه از یگانه سهرابی: مشکلات بسیار زیادی در جامعه‌ی ما موج می‌زند. ما به شخصه به عنوان افراد و اعضای این جامعه، مشکلات و صفات اشتباهی داریم که‌ای کاش می‌توانستیم آن‌ها را عوض کنیم. وقتی در حین تلاش برای تغییر خود یا جامعه مان هستیم، از یاد می‌بریم که واقعا چه چیز‌هایی را در اختیار داریم و باید بابت آن‌ها شکرگزاری کنیم.

    ما آنقدر بر روی بعد منفی ماجرا تمرکز می‌کنیم که ابعاد مثبت، قلب ما را ترک می‌کنند. در ادامه برای شما دوستان عزیز سایت برترین‌ها یک لیست از چیز‌هایی آورده ایم که باید به خاطر آن‌ها هر روز شکرگزاری کنید. لطفا با ما همراه باشید.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    1. زندگی مان

    مهم نیست که راجع به زندگی تان چه فکری می‌کنید، در هر حال، این زندگی یک هدیه است. بسیاری از آدم‌ها در این جهان فرصت زندگی کردن را به دست نمی‌آورند. بیماری‌های صعب العلاج، فقر، قحطی و خشکسالی سالانه جان هزاران نفر را می‌گیرد؛ اما شما خوش شانس بوده اید. شما شانس زندگی، بقا و رویابافی دارید. پس برای همین زندگی تان شکرگزاری کنید.

    2. جایگاهتان

    هر کجایی که هستید، اگر در حال خواندن این مقاله هستید پس یعنی جایگاه بهتری نسبت به میلیون‌ها نفر دیگر که هنوز هم برای دو وعده غذا در روز با هزاران چالش مواجه می‌شوند دارید. به خاطر جایگاهی که در آن قرار دارید، شکرگزاری کنید.

    3. دوستانتان

    دوست یعنی خانواده‌ای که خودت انتخابش کردی. به جک‌ها و شوخی‌هایی فکر کنید که فقط خودتان آن‌ها را می‌فهمید. به خاطرات خجالت آورتان با یکدیگر، و به تماس‌های تلفنی دیر وقت و مهم‌تر از همه، به این که در هر شرایطی پشت یکدیگر ایستادید. به خاطر این روابط دوستانه‌ی ارزشمند شاکر باشید.

    4. والدینتان

    بزرگترین طرفداران شما و کسانی که خالصانه و برای بهبود و اصلاح شما قدم برمی دارند والیدنتان هستند. آن‌ها تنها موجوداتی هستند که شما را بیشتر از خودتان دوست دارند؛ این در حالی است که علاقه‌ی شما به آن‌ها حتی نمی‌تواند یک دهم علاقه‌ی والدینتان به شما باشد!

    درست است که همه‌ی والدین بی نقص نیستند و روش‌های آن‌ها با یکدیگر متفاوت است، اما آن‌ها انتخاب کرده اند که به شما زندگی ببخشند. پس همواره از والدینتان به خاطر حمایت ها، تشویق‌ها و به خاطر عشق ناتمامشان سپاسگزار باشید. سپاسگزار فرصتی باشید که آن‌ها برای زندگی کردن به شما اعطا کرده اند.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    5. انگیزه تان

    تا امروز زندگی کرده اید، تا اینجای راه را آمده اید. از میان تمام شکست‌های عشقی و دوستانه، از میان تمام شکست‌هایی که به شما تحمیل شد، از میان تمام ناامیدی ها. اما به هر حال شما اینجایید، زنده، با انگیزه و در حال حرکت. یادتان باشد که به خاطر هر چیزی که شما را از تخت بیرون می‌کشد و وادار می‌کند که با جهانِ بیرون رو به رو شوید، شاکر و سپاسگزار باشید. حالا این انگیزه و مشوق هر چیزی که می‌خواهد باشد، اهدافتان، خدا یا هر چیز دیگری، بابت آن شکرگزاری کنید.

    6. قدرتتان

    حقیقت این است که پس از اتفاقی که آخرین بار برایتان افتاد، نشکستید. آن دفعه که دوستتان هیچ کس را نداشت، شما کنارش بوده و حمایتش کردید. آن دفعه که فقط دوست داشتید گریه کنید، اما به خاطر خانواده، در عکس لبخند زدید. به خاطر این حجم از توانایی و قدرت، شاکر و سپاسگزار باشید.

    7. ذهنتان

    ذهن شما یک علم پیچیده و یک دوست پایدار برای شماست. ذهن شما می‌تواند در یک بشکن زدن، به مقصدی ناشناس برود و دوباره به زمان حال برگردد. این ذهن شماست که شما را امیدوار، خوشحال و رویاباف نگه می‌دارد؛ و مهم‌تر این که ذهن شما بخشی اساسی از شما را تشکیل می‌دهد؛ بنابراین به خاطر ذهنتان برای تبدیل کردن شما به چیزی که حالا هستید، شکرگزاری کنید.

    8. قلبتان

    قلبتان بار‌ها ترسیده، شکسته و التیام یافته، و هنوز هم منتظر تجربیاتی این چنینی است که در راه هستند. قلب شما مثل روح یک بچه‌ی سه ساله می‌ماند. مهم نیست که چقدر تحمل کند، هنوز هم قدرتمند می‌ماند. اگر قرار بود قلب شما حتی برای یک ثانیه از حرکت بایستد، آن زمان است که زندگی شما در خطر بزرگی می‌افتاد. پس شایسته است که بابت قلبتان هم شکرگزاری کنید.

    9. احساستان

    احساسی برای لمس کردن، دیدن، بوییدن و حس کردن تمام زیبایی‌های این جهان. به روزی فکر کنید که نمی‌توانستید چیزی را احساس کنید. فکر کنید در این صورت چه فاجعه‌ای به بار می‌آمد اگر نمی‌توانستید خوراکی‌ها را بچشید. به تمام زیبایی‌های این دنیا فکر کنید، چه می‌شد اگر نمی‌توانستید آن را ببینید. پس لازم است که واقعا به خاطر احساساتتان شکرگزاری کنید.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    10. چیز‌هایی که دوست دارید

    هرچیزی که دوست داشته باشید، می‌تواند به شما لذت بدهد. تمام چیز‌های مورد علاقه‌ی شما می‌توانند به راحتی شما را وادار به خنده یا گریه کنند؛ بنابراین باید به خاطر حضور تمام چیز‌هایی که دوستشان دارید و شاهد تأثیراتشان در زندگی تان هستید، با تمام وجود شکرگزاری کنید.

    11. تعلقاتتان

    کیف شما، لباس شما، مبل شما، میز شما، هر کدام از این‌ها یک داستانی برای خودش دارد. شاید داستان حوصله سربری باشد، اما به هر حال یک داستان واقعی است. چه زمان آن را خریدید، چرا خریدید، چطور خریدید، چه زمان از آن استفاده کردید و تمام این اطلاعات ریز و درشت میتوانند زندگی شما را به تکامل نزدیکتر کنند. هر داستان لحظه‌ای خاص از زندگی شما را مال خودش می‌کند، لحظه‌ای که هیچ وقت باز نخواهد گشت؛ بنابراین قدر این لحظات را بدانید و بابت آن‌ها احساس شکرگزاری داشته باشید.

    12. اشک هایتان

    آن روز‌هایی را یادتان هست که در نهایت لذت اشک می‌ریختید؟ آن زمان‌هایی که فکر می‌کردید دیگر نمی‌توانید خوشحال‌تر باشید؟ آیا آن شب‌های وحشتناک را به خاطر می‌آورید که فکر می‌کردید، قلبتان دیگر تحمل بیشتر از این را ندارد؟ اشک‌های شما شاهد روز‌های خوب و بدتان هستند. پس لازم است به خاطر این احساسات شکرگزاری کنید.

    13. اشتباهاتتان

    اشتباهات شما می‌تواند در برگیرنده یک مجموعه از قضاوت‌های سنگین، یک دیدگاه تازه، یک بخش ناجوانمردانه از زندگی و یا یک تماس تلفنی احمقانه باشد. بعضی از اشتباهات بخشیده می‌شوند و بعضی دیگر، نه! بعضی از اشتباهات پاسخ و نتیجه‌ای را به شما منتقل می‌کنند، و برخی دیگر نه! اما هر اشتباهی به شما کمک می‌کند که رشد کنید، یاد بگیرید و بفهمید. به خاطر این خردی که حالا در چنته دارید، با تمام وجودتان شکرگزاری کنید.

    14. درس‌های زندگی

    یک درس می‌تواند هر چیزی باشد. از پایه ای‌ترین آداب معاشرت، تا لمس دست ها، راه برگشت از مدرسه به خانه، غریبه‌ای که به شما کمک کرد یا دختر کوچکی که به شما مشورت داد. یک درس زندگی تنها چیزی است که می‌تواند به وسیله‌ی تجربه فعال شود. شما با هر درسی که یاد می‌گیرید، با تجربه‌تر از دیروز می‌شوید. پس لازم است که به خاطر تمام تجربه هایتان شکرگزاری کنید.

    15. مربی هایتان

    این مربی می‌تواند هرکسی باشد. اهمتی ندارد که یکی از اعضای خانواده، دوست، معلم، استاد دانشگاه یا رئیستان باشد، اما چیزی که مهم است این است که همواره باید به خاطر این که از زندگی خودشان گذشتند تا به شما کمک کنند، از آن‌ها تشکر و قدردانی کنید. کسانی که برگه‌ی تقلب زندگی را به شما رساندند، برگه‌هایی که خودشان هیچ وقت نداشتند. به خاطر این همه راهنمایی از آن‌ها شاکر و سپاسگزار باشید.

    16. خوشحالیتان

    خوشحالی گاهی یک جور سوءتفاهم است، مثل یک جمله‌ی اشتباه! خوشحالی یعنی دوست داشته شدن، خوشحالی یعنی هنرمند بودن، خوشحالی یعنی قدم زدن تنهایی در پارک و غرق در رویا‌ها شدن. خوشحالی همان طوری است که شما آن را شرح می‌دهید. بسیاری از مردم از خوشحالی محروم هستند، چرا که مدام می‌خواهند از تعاریف دیگران از خوشحالی در زندگی شان استفاده کنند. پس به خاطر این حس خوشحالی که در زندگی تان وجود دارد، شکرگزاری کنید.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    17. ناامیدی هایتان

    در زندگی زمانی که با هر ناامیدی مواجه شدید، حال می‌خواهد درسی، احساسی، جسمانی، هنری یا ذهنی باشد، با مواجهه با هرکدام از آن‌ها اندکی قوی‌تر شدید. ناامیدی موقتی شما اگرچه باعث ناراحتی تان شد، اما همیشه به شما یاد داد که از پس ناراحتی بربیایید و دوباره به سمت شادی حرکت کنید. به خاطر این همه قدرتی که ناامیدی به شما داده است، شکرگزاری کنید.

    18. شغلتان

    به خاطر تمام کار‌های سختی که کردید و به خاطر شغلی که هزینه‌های زندگی شما را می‌دهد، شکرگزاری کنید. ممکن است شغل شما بهترین نباشد، اما می‌تواند شما را به بهترین‌ها برساند. شغل شما مثل یک در می‌ماند که شما را به سمت در بعدی هدایت می‌کند. این، همان دری است که مدت‌ها به خاطرش جنگیدید. حالا به نظر شما وقت آن نرسیده که به خاطر باز بودن آن شکرگزاری کنید؟!

    19. دشمنانتان

    دشمنان شما جهان را آن طور حقیقی و درست به شما نشان دادند، که شاید هیچ کتاب و برنامه‌ای نمی‌توانست این کار را برای شما انجام دهد. آن‌ها به شما یاد دادند که چگونه باید جنگید، آن‌ها به شما خودِ واقعی تان را نشان دادند و مهم‌تر از همه، این که نباید به چه کسی تبدیل شوید. پس به خاطر دریافت این حجم از اطلاعات مفید باید از دشمنانتان هم سپاسگزار باشید.

    20. معلم هایتان

    معلم‌ها کسانی هستند که همیشه شما را تشویق کردند، اشتباهاتتان را تصحیح کرده، به شما انگیزه دادند و در عوض هیچ چیزی از شما نخواستند. برخی از آن‌ها دوست داشتنی بودند، برخی دیگر هم نه! اما همه آن‌ها به یک اندازه به شما اهمیت می‌دادند. پس شایسته هستند به خاطر زمانی که برایتان صرف کردند، شاکر و سپاسگزار آن‌ها باشید.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    21. شکستن قلبتان

    مطمئنا خودتان بهتر می‌دانید که هر شکست عشقی چطور قلب شما را قوی‌تر کرد و شما پس از آن، تبدیل به انسان باهوش‌تر و مجرب تری شدید. شکست‌های عشقی به شما فرق میان ایمان و وفاداری، دروغ و حقیقت، و نهایتاً تفاوت بین واقعیت و انتظار را یاد دادند. شکست‌های عشقی به شما یاد دادند که چگونه قوی‌تر بازگردید و خودتان را بهتر نشان دهید. پس به خاطر این همه خرد، شکرگزار باشید.

    22. شوخ طبعی شما

    این که بتوانید طنز را از یک موقعیت سخت و طاقت فرسا بیرون بکشید، استعدادی است که اصلاً نمی‌توان آن را نادیده گرفت. شما می‌توانید با چشمی خاص به ماجرا نگاه کنید، چشمی که دیگران ندارند. به راستی که باید به خاطر این استعداد و شوخی طبعی هم شکرگزاری کرد.

    23. بدنتان

    بدن شما سالم است و کار می‌کند و شما از هیچ نوعی از ناتوانی رنج نمی‌برید. بدن شما برای خودتان است. پس لازم است که به خاطر این دارایی خاص شکرگزاری کنید.

    24. دردتان

    نکته‌ی خنده دار راجع به درد این است که شما درد را احساس می‌کنید؛ اما وقتی که تمام شد، دیگر نمی‌توانید میزان و مقدار آن را به یاد بیاورید. متوجهید که زمانی درد فجیعی داشتید، اما نمی‌توانید آن را به یاد بیاورید. پس به خاطر این که تمام دردهایتان از بین رفته اند و شما را با لذت آرامش و سلامتی پس از آن تنها گذاشته اند، شاکر و سپاسگزار باشید.

    25. خواهر و برادرتان

    خواهر و بردار شما اولین و آخرین دوستانتان هستند. به عبارت دیگر آن‌ها همان همکارانتان در جرم‌های خانگی، و شانه‌هایی برای گریه در بدترین فجایع احساسی هستند. خواهر و برادرتان می‌توانند بهترین اتفاقی باشند که در زندگی برای شما افتاده است. ممکن است یک شوخی مخصوص بین خودتان داشته باشید، یک هدیه‌ی تولد یا یک شکست عشقی یا حتی کشیدن یک نقشه‌ی هیجان انگیر! اما مهم این است که آن‌ها همیشه طرف شما هستند. پس واقعا شایسته است که به خاطر داشتن چنین افرادی شاکر و سپاسگزار باشید.

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    26. خورشید

    خورشید هر روز، بالا می‌آید و نورش را در سرتاسر جهان می‌افشاند. بدون ذره‌ای خودخواهی و غرور، با مهربانی بی حد و حصر و انرژی و گرمای خود را در هر سو پخش می‌کند. پس به خاطر خورشیدی که گیاهان از برکت او رشد می‌کنند شکرگزاری کنید.

    27. درختان

    برایتان عجیب است؟ پس از هر بچه‌ای که اطرافتان هست دلیلش را بپرسید. اگر کودکی در آن اطراف پیدا نشد، پس ما به شما می‌گویم. چون درختان جهان را زیباتر می‌کنند، به ما میوه می‌دهند و هوا را تصفیه می‌کنند. آیا می‌توان به خاطر این مخلوقات زیبا و مهربان شاکر و سپاسگزار نبود؟!

    28. امتیازات

    شکرگزاری به خاطر تمام امتیازاتی که در زندگی دارید هم لازم است. ممکن است مثل برخی از افراد، تمام امتیازات بدنی، اجتماعی و خانوادگی را نداشته باشید؛ اما در هر حال، باید به خاطر همان امتیازاتی که دارید هم از خداوند شکرگزاری کنید.

    29. انتخاب هایتان

    انتخاب هایتان، چه خوب، چه بد، چه درست و چه غلط، برای شما بوده اند. شما فرصت این را داشته اید تا در زندگی تان، همان طور که قلبتان فرمان می‌دهد زندگی کنید. شما برای این منظور فرد بسیار خوش شانسی محسوب می‌شوید. پس به خاطر انتخاب هایتان شاکر و سپاسگزار باشید.

    30. برق

    گرم است؟ کولر داریم. سرد است؟ بخاری برقی داریم. زندگی کسانی را تصور کنید که هیچ یک از این وسایل را ندارند، اما شما از نعمت برق محروم نیستید. برق یک حق نیست، بلکه یک وسیله‌ی لوکس است.

    31. نوشیدن آب

    هر روز در خیابان‌های شهر می‌بینیم که بچه‌های کوچک برای تامین غذا، جای خواب و یا حتی آب به مردم التماس می‌کنند. پس باید برای نوشیدن آب هم شکرگزاری کنیم. برای این که می‌توانید به آب سالم و خالص دسترسی داشته باشید. حالا متوجه می‌شویم که داشتن آب هم یک امتیاز است. به نظر شما نباید برای چنین امتیازی شاکر و سپاسگزار باشیم؟!

    32 موردی که باید به خاطر آن‌ها شکرگزاری کنیم

    32. اسمتان

    اسمتان، هویتی است که با آن به دنیا آمدید. اسم شما جایگاهی را در دنیا برایتان نگه داشته است. ممکن است آن را عوض کرده باشید، یا همچنان نگه داشته باشید، یا این که از آن متنفر باشید یا هر چیز دیگری! اما در هر صورت اسم شما اولین هویت شماست. پس به خاطر این هویت، شاکر و سپاسگزار باشید.

    منبع: lifehack


 نوشته شده توسط sabkezendgi در شنبه 98/2/7 و ساعت 5:29 عصر | نظرات دیگران()

11 جنبش اعتراضی کارگری در تاریخ که دنیا تغییر داد


 

  • 11 جنبش اعتراضی کارگری در تاریخ که دنیا تغییر داد

    852314

    27 فروردین 1398 - 08:30

    3101 

    برترین ها - ترجمه از حسین علی پناهی: روز اول فصل بهار در غرب به جای عید نورور روز جهانی کارگر نام دارد. بدین ترتیب در این روز کارگران مراسم خاصی را در سراسر جهان برگزار کرده و برخی اوقات اعتراضات خود به شرایط کاری را برای این روز سازماندهی می‌کنند.

    روز کارگر در سراسر جهان روزی بسیار مهم برای کارگران است، قشری از جامعه که بار اقتصاد و تولید یک کشور را به دوش می‌کشند و هر از چند گاهی با اعتصاب‌های خود باعث فلج شدن یک یا چند بخش از اقتصاد یک کشور می‌شوند که البته این اعتصابات و اعتراضات در اغلب موارد از پایمال شدن حقوقشان ناشی می‌شود. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با 11 جنبش اعتراض کارگری آشنا کنیم که دنیا را برای تمام کارگران در سراسر دنیا تغییر دادند.

    1- شورش هی مارکت

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    برای درک اینکه چرا روز اول می‌هر سال به عنوان روز جهانی کارگر تعیین شده باید به گذشته و ماجرای موسوم به «ماجرای هی مارکت» (Haymarket Affair) نگاهی بیندازیم. در اول می 1886، هزاران کارگر در سراسر ایالات متحده اعتصاب کرده و اعتراض خود به شرایط نامناسب کاری را اعلام کرده و در ادامه خواستار حداکثر 8 ساعت کاری در روز شدند. اعتراضات بالا گرفته و در روز 4 می، جمعیت بزرگی در اطراف میدان «هی مارکت» شیکاگو جمع شده بود تا اعتراضات صنفی خود را به گوش کارفرمایان و دولت برسانند. پلیس به این منطقه فرا خوانده شد تا از زد و خورد و درگیری جلوگیری نماید.

    همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه یک نفر که هنوز مشخص نیست چه کسی بوده، بمبی را به سمت نیرو‌های پلیس پرتاب کرده که باعث مرگ 7 نفر و زخمی شدن 67 نفر دیگر می‌شود. نیرو‌های پلیس نیز به این کشتار واکنش نشان داد و بین 4 تا 50 نفر از کارگران را به قتل رسانده و 200 نفر را زخمی می‌کنند. این ماجرای مرگبار باعث تقویت جایگاه اتحادیه‌های کارگری شده و آغازگر عصر جدید اعتراضات کارگری شد. بدین ترتیب روز اول ماه می‌به یک روز تعطیل رسمی تبدیل شد.


    2- کشتار خونین یکشنبه

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد


    اوایل قرن بیستم روسیه شباهت بسیاری با قرون وسطی در اروپا داشت که گروه کوچکی از حاکمان در ناز و نعمت بر توده‌های انبوه دهقانان که در فقر و قحطی زندگی می‌کردند مسلط شده بودند. مردم که دیگر نمی‌توانستند فقر و گرسنگی را تحمل کنند شروع به سازماندهی گروه‌های کارگری کردند. در روز 22 ژانویه 1905، گروهی از کارگران به سمت قصر زمستانی تزار نیکلای دوم به راه افتادند تا مراتب اعتراض و شکایت خود را پیش او ببرند. نیرو‌های نظامی به روی معترضان غیرمسلح آتش گشودند و در این ماجرا حدود 1.000 نفر از کارگران کشته یا زخمی شدند.

    بدین ترتیب خشم عمومی ناشی از کشتار یکشنبه خونین باعث شکل گیری اولین انقلاب روسیه در سال 1905 شد که متعاقب آن با انقلاب دوم و سقوط حکومت تزاری و تشکیل حکومتی جدید همراه بود که وانمود می‌کرد حقوق کارگران را بر هر چیزی اولویت خواهد داد. این اعتراض کارگری نه تنها مسیر انقلاب روسیه را در دوران حرکت به سمت کمونیسم تغییر داد بلکه سیاست‌های کلی جهان را نیز دستخوش تغییر کرده و مسیر را برای جنگ‌های اول و دوم جهانی هموار ساخت.


    3- نبرد کوهستان بلر

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    علیرغم اینکه بزرگ‌ترین شورش مسلحانه در آمریکا پس از جنگ داخلی این کشور بود، اما نبرد کوهستان بلر (Battle of Blair Mountain) برای افراد زیادی غیر از علاقمندان به تاریخ کشور شناخته شده نیست. اما یک سری از درگیری‌ها بین معدنچی‌ها و مالکان معادن زغال سنگ به مدت نزدیک به یک دهه، نبرد بسیار مهمی برای احقاق حقوق کارگران بود. در آگوست 1921، بیش از 10.000 کارگر مسلح معادن زغال سنگ به سمت مینگو کانتی در ویرجینیای غربی به راه افتادند تا علیه سیستم نگهبانی معادن -جایی که کمپانی‌های زغال سنگ با حمایت نگهبانان مسلح خصوصی که قدرت نیرو‌های پلیس را داشتند- و برای بدست آوردن حق گردهمایی، آزادی بیان، حق تشکیل تشکل‌های کارگری و دیگر حقوق اساسی که در قوانین کار حذف شده بودند اعتراض خود را به گوش کارفرمایان برسانند.

    گروه‌های مسلح محلی به مقابله با کارگران پرداخته و نبرد بین دو گروه با استفاده از بمب و مسلس آغاز شد و خونریزی و کشتار به مدت 4 روز ادامه داشت تا اینکه با دخالت نیرو‌های فدرال به پایان رسید. در پایان، کارگران توانستند حقوق اساسی مورد مطالبه خود را بدست آوردند و بدین ترتیب شرایط کاری برای تمام کارگران کشور تغییر کرد.


    4- اعتصاب و بست نشینی جنرال موتورز

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    اعتصاب و بست نشینی کارگران جنرال موتورز در دسامبر 1936 یک تجمع اعتراضی بسیار بزرگ نبود با این وجود تاثیرات این حرکت بسیار گسترده بوده و آن را بانی جریانات کارگری امروزی می‌دانند. در 30 دسامبر آن سال، کارگران کارخانه جنرال موتورز در کارخانه خود در فلینت، میشیگان دست به اعتصاب و بست نشینی زدند که 44 روز ادامه یافت. کارگران برای به رسمیت شناخته شدن اتحادیه کارگری، دستمزد‌های بالاتر، رویکرد‌های کاری با ایمنی بالاتر و البته حق صحبت کردن در سالن ناهارخوری تلاش می‌کردند.

    در نهایت صاحبان کارخانه جنرال موتورز در برابر خواسته‌های کارگران تسلیم شده و همین موضوع باعث گردید که اتحادیه کارگری کارخانه جنرال موتورز به یک نیروی سیاسی بسیار قدرتمند در ایالات متحده تبدیل شده و نتیجه اعتراض آنان تاثیر قابل توجهی در سراسر جهان داشته باشد. در دیگر اعتراض‌های کارگری اروپایی از ماهیت بست نشینی این اعتراضات الهام گرفته شد.


    5- اعتصاب دلانو گریپ

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    در دهه 1950، سزار چاوز به عنوان یک فعال حقوق مدنی در کالیفرنیا به شهرت رسید و در سال 1962 بود که وی حقوق کارگران را به هدف زندگی خود تبدیل کرد. در 8 سپتامبر 1965، وقتی که گروهی از کارگران فیلیپینی مزرعه در منطقه دلانو بر علیه کارفرمایان خود در باغ‌های انگور دست به اعتصاب زدند و اعتراض خود را به سال‌ها دستمزد پایین و شرایط کاری ناعادلانه نشان دادند، گروه چاوز وارد عمل شده و اتحادیه کارگران متحد مزارع را تشکیل دادند که این اعتصاب را در سراسر کشور توسعه داد.

    در نهایت در سال 1970 باغداران تسلیم خواسته‌های آنان شده و دستمزدها، مزایا و قوانین حمایتی از آنان به شکل قابل توجهی بهبود یافت. تاکتیک‌های چاوز در اعتراض‌های بدور از خشونت- اعتصاب، بایکوت کردن، راهپیمایی و اعتصاب غذا- موثر واقع شده و الهام بخش حرکت‌های اعتراضی دیگری در سراسر جهان شد.


    6- اعتراضات سال 1968

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    در سال‌های پس از جنگ جهانی اول، رشد اقتصادی باعث بهبود کیفیت زندگی بسیاری از کارگران شده بود، اما بسیاری از کارگران هنوز در این زمینه شرایط بدی داشتند. در سال 1968، بی عدالتی در مقیاس جهانی به نهایت حد ممکن خود رسیده بود و مردم در سراسر جهان و به طور ویژه کارگران کم درآمد، دانشجویان و تهیدستان برای اعتراض به تمامی انواع بی عدالتی ها، از شرایط بد کاری تا دستمزد‌های پایین و مسائل اقتصادی، مشکلات محیط زیستی و انباشتن زارادخانه‌های هسته ای، به خیابان‌ها ریختند. اعتراضات سال 1968، نیروی پیش برنده ظهور جریان قوانین مدنی به رهبری مارتین لوتر کینگ و سال ترور وی نیز بود.


    7- اعتراضات جوایز سالن شرمساری

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    اعتراضات کارگری در یک کشور خاص به طور عمومی توسط شهروندان آن کشور سازماندهی می‌شوند، اما چه کسی برای احقاق حقوق میلیون‌ها کارگر خارجی که بدون داشتن حق شهروندی مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند وارد عمل می‌شود؟ در 15 دسامبر 2005، کارگران خارجی در اعتراضات موسوم به جوایز سالن شرمساری (Hall of Shame Awards Protest) شرکت کردند. معترضان در هنگ کنگ سوار اتوبوس‌ها و قطار‌ها شده و از طریق نمایندگی‌هایی که در چندین کشور داشتند به برخی از رهبران جهان به خاطر بدترین موارد نادیده گرفتن حقوق بشر و جنایت علیه کارگران جوایز شرمساری اهدا کردند.


    8- خیزش اعراب

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    بهار عربی به عنوان یک اعتراض کارگری آغاز به کار کرد و خیزش مردمی در دهه‌ها کشور عمدتاً عرب نشین را در شمال آفریقا و خاورمیانه در پی داشت. در سال 2010 محمد بوعزیزی که یک میوه فروش تونسی بود، به نشانه اعتراض و زمانی که پلیس تهدید کرد به دلیل نداشتن مدارک لازم، کسب و کار کوچک او را تعطیل می‌کنند خود را به آتش کشید.

    او به سرعت به نماد کارگران سرکوب شده، نه تنها در تونس بلکه در تمام منطقه و سراسر خاورمیانه تبدیل شد. اثرات این اعتراض عواقبی باور نکردنی در مقیاس بین المللی داشت که هنوز هم ادامه دارد. محمد بوعزیزی به یکی از انسان‌های معمولی تبدیل شد که تاریخ را تغییر داد.


    9- نبرد برای 15 دلار

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    کمترین دستمزد فدرال برای یک کارگر اکنون 7.25 دلار به ازای هر ساعت کار است که در 10 سال اخیر هیچ افزایشی نداشته هر چند صنعت به طور کامل از دوران رکود فاصله گرفته است. در 29 نوامبر 2012، صد‌ها کارگر فعال در رستوران‌های فست فود از محل کارشان در نیویورک سیتی بیرون آمده تا به خاطر دستمزد‌های پایین خود دست به اعتراض بزنند. اعتراضاتی با عنوان نبرد برای 15 دلار در سراسر کشور شکل گرفت.

    در روز 15 آوریل 2015 ده‌ها هزار کارگری که حداقل دستمزد را دریافت می‌کردند از حوزه‌های کاری مختلف دست به اعتراض زده و دست از کار کشیدند و بدین ترتیب بزرگ‌ترین اعتراض به حداقل دستمزد در تاریخ ایالات متحده شکل گرفت. این اعتراضات تنها مختص ایالات متحده نبوده و در بیش از 200 شهر در سراسر جهان به دلیلی مشابه برگزار شد.


    10-شورش‌های معدن لانگ می‌هیلون جیانگ

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    در سال 2016، دولت چین انقلاب‌های اقتصادی گسترده‌ای را به اجرا درآورد که یکی از آن‌ها کاهش استفاده از معادن زغال سنگ در کشور بود. در نتیجه معدن لانگ می‌هیلون جیانگ اعلام کرد که قصد دارد ده‌ها هزار نفر از کارگران خود را اخراج کند. در نتیجه بیش از 10.000 از کارگران دست به شورش زده و اعتراض خود را نسبت به دریافت نکردن حقوق 6 ماه اخیر و شرایط خطرناک کاری اعلام کردند. در سال 2009 یک انفجار برگ در این معدن رخ داده بود که جان بیش از 100 نفر از کارگران را گرفت.

    به دلیل وسعت بالای این اعتراضات، آن را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین حرکت‌های اعتراضی کارگری در جهان می‌شناسند. اواخر آن سال، دولت چین یک برنامه 15 میلیارد دلاری برای کمک به پرداخت حقوق کارگران این بخش به تصویب رسانده، اما با این وجود نیز بیش از نیم میلیون کارگر معدن چینی بیکار شده و مجبور به ترک محل زندگی خود شدند.


    11- جنبش جلیقه زرد‌ها

    11 جنبش اعتراضی که دنیا را برای کارگران سراسر دنیا تغییر داد

    در نوامبر 2018، جنبش جلیقه زرد‌ها آغاز شد. این اعتراض گسترده و هنوز خاموش نشده زمانی آغاز شد که کارگران فرانسوی به تصویب قانون افزایش قیمت گازوییل اعتراض کردند، اما این اعتراضات خیلی سریع به سمت خواسته‌های دیگر کشیده شد. آن‌ها ادعا می‌کنند که قانون انقلاب مالیاتی دولت کنونی این کشور تنها به سود ثروتمندان و به ضرر فقرا است.

    کارگران فرانسوی با به تن کردن جلیقه‌های زرد متعلق به بخش اورژانس بیمارستانی، وحدت خود را به رخ کشیده اند و تظاهرات آن‌ها در مواردی به خشونت، از بین رفتن اموال عمومی، غارت فروشگاه‌ها و درگیری با نیرو‌های پلیس منجر شده است. اینکه این اعتراضات چگونه به پایان می‌رسد هنوز معلوم نیست، اما این سبک اعتراضی بی سابقه نه تنها بحث حقوق کارگری را نه تنها در فرانسه بلکه در سراسر جهان تغییر داده و الهام بخش اعتراضاتی مشابه با جلیقه‌های زرد در استرالیا، عراق و اسرائیل شده است.

    منبع: rd


 نوشته شده توسط sabkezendgi در شنبه 98/2/7 و ساعت 5:29 عصر | نظرات دیگران()

چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟


 

  • چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

    وب‌سایت فرادید: «سابینا نواز»، نویسنده، سخنران و مربی مدیران ارشد اجرایی می‌گوید: «درخواست ارتقای شغلی باعث می‌شود احساس آسیب‌پذیری کنید. کنترل در دست شما نیست. خودتان را به دست مدیرتان می‌سپارید تا قضاوتتان کند و ممکن است به این نتیجه برسد که ارزشمند نیستید.» ممکن است بترسید که مبادا با این درخواست، مدیرتان را اذیت کنید یا فکر کند حریص و به فکر منافع خودتان هستید.

    چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

    اما «جوزف واینتراب»، استاد دانشگاه کسب وکار «بابسون» معتقد است برای پیشرفت در شغلتان، باید دفاع از خودتان را یاد بگیرید و بتوانید حق خود را بگیرید.

    او که بنیانگذار واحد آموزش رهبری و کار گروهی در دانشگاه بابسون است در ادامه می‌گوید: «نباید تصور کنید که سازمان، صرفا به خاطر اینکه کارتان را خوب انجام می‌دهید، حواسش به شما خواهد بود. شما به میزانی از خودارتقایی نیاز دارید، یعنی باید بتوانید خودتان را تبلیغ کنید. به زبان ساده بگویم اگر حقتان را نخواهید، کسی آن را به شما نخواهد داد.»، اما چطور باید درخواستمان را مطرح کنیم؟ این چند توصیه را رعایت کنید:

    عمیقا فکر کنید

    به‌عنوان اولین قدم، باید خوب فکر کنید و ببینید چه می‌خواهید. واینتراب می‌گوید: «آیا قدرت بیشتر می‌خواهید؟ پول بیشتر؟ مسوولیت مدیریتی بیشتر؟» آیا جایگاه شغلی خاصی را مدنظر دارید یا می‌خواهید «یک جایگاه جدید ایجاد کنید؟» آیا می‌خواهید به یک سطح بالاتر بروید (صعود کنید) یا تغییر جایگاه در همان سطح، راضی‌تان می‌کند؟

    همچنین باید درباره مهارت‌هایتان فکر کنید و ببینید چطور با اهداف سازمان در یک راستا قرار می‌گیرند. این کمک می‌کند که درخواست خود را طوری مطرح کنید که با اهداف وسیع‌تر و استراتژیک مرتبط باشد.

    تحقیق کنید

    نواز می‌گوید: «عقل حکم می‌کند که اطلاعاتی از خارج از کارگروه خود به‌دست آورید. هرچه سطحتان در سازمان بالاتر باشد، احتمال آنکه افراد بیشتری در تصمیم‌گیری برای ارتقای شما نقش داشته باشند، بیشتر است. سایر مدیرانی که هم‌سطح مدیر شما هستند نیز نظراتی دارند.» او توصیه می‌کند که از آن‌ها بخواهید درباره نقاط ضعف و قوت شما نظر بدهند.

    با افراد هم‌سطح خودتان هم صحبت کنید تا وجهه خود را در سازمان ارزیابی کنید. آنچه در گذشته اتفاق افتاده، احتمالا همچنان مرسوم است. تحقیق کنید و ببینید کسانی که قبلا ترفیع گرفته‌اند، چطور درخواست خود را مطرح کرده‌اند، این‌طوری می‌توانید استراتژی‌های موفق را کشف کنید.

    همچنین از همکاران خود بپرسید: «به نظر شما من برای ارتقا آماده‌ام؟» یادتان نرود که موقع درخواست ارتقای شغلی، فقط عملکرد شما مهم نیست. باید کسی باشید که بقیه حاضر باشند از او پیروی کنند.

    طرح خود را آماده کنید

    وقتی مشخص شد که دقیقا دنبال چه چیزی هستید، باید طرح خود را آماده کنید؛ یعنی دلایل قانع‌کننده خود را بنویسید و بگویید چرا سزاوار ارتقای شغلی هستید. این به‌خصوص زمانی مهم است که بخواهید خارج از بازه زمانی‌ای که سازمان مشخص کرده، ارتقا بگیرید (به این بازه، چرخه ارتقا می‌گویند که در سازمان‌های مختلف، متفاوت است و به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله سابقه کار فرد و مدت زمانی که از استخدامش گذشته).

    چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

    نواز می‌گوید پس از مطرح کردن درخواست ارتقا، برای شنیدن این جمله آماده باشید: «اخیرا چه کار‌هایی برایم انجام داده‌ای؟» او پیشنهاد می‌کند که یک یادداشت یک یا دو صفحه‌ای آماده کنید و به وضوح، دستاوردهایتان را شرح دهید. آن‌ها را شماره یا علامت‌گذاری کنید.

    هر شماره باید شامل یکی از این موارد باشد: شرح تاثیری که گذاشته‌اید در قالب یک معیار مشخص و واقعی، شرح راه‌حل‌هایی که ارائه کرده‌اید و موفقیت‌های مالی‌ای که مسوولش شما بوده‌اید. می‌توانید از داده‌های سایر شعبه‌ها و نظرسنجی‌های مشتریان و کارکنان نیز برای اثبات ادعای خود استفاده کنید.

    نواز می‌گوید: «شما می‌خواهید ثابت کنید، کار‌هایی که انجام می‌دهید، بالاتر از سطح فعلی شماست و مربوط به همان سطحی است که می‌خواهید به آن ارتقا یابید.»

    واینتراب می‌گوید: «در این مرحله، باید به این فکر کنید که چه کسی جانشینتان خواهد بود و چطور می‌توانید از او حمایت کنید. به مدیرتان نشان دهید که دارید سخت تلاش می‌کنید تا فردی را برای جانشینی خودتان آماده کنید. این نه‌تن‌ها قابلیت‌های مدیریت شما را نشان می‌دهد بلکه خیال مدیرتان راحت می‌شود که یک نفر هست که وقتی رفتید، جایتان را پر کند.»

    زمان مناسبی را انتخاب کنید

    برای درخواست ارتقای شغلی، هیچ زمان ایده‌آلی وجود ندارد، اما واینتراب می‌گوید نباید زمان را نادیده بگیرید و باید حواستان باشد که درخواست خود را چه موقع مطرح می‌کنید. مثلا، یک هفته پس از تعدیل نیرو یا روزی که یکی از مشتریان اصلی را از دست داده‌اید، زمان مناسبی نیست.

    بهتر است «پس از یک اتفاق خوب» درخواست خود را مطرح کنید. مثلا وقتی که یک قرارداد مهم را امضا کرده‌اید یا وقتی گزارش درآمد شرکت منتشر شده و نتیجه مطلوب بوده. نواز نیز موافق است. او می‌گوید: «وقتی مشتریان ریزش می‌کنند، بهترین کار این است که وارد عمل شوید، آستین‌هایتان را بالا بزنید و برای ایجاد ثبات در سازمان تلاش کنید.» مراقب باشید به خودتان مغرور نشوید. اگر ارتقای شما به تحقق اهداف سازمان کمک می‌کند، برای آن پافشاری کنید.

    بذر بکارید

    درخواست ارتقای شغلی، مساله‌ای نیست که یک بار درباره‌اش حرف بزنید و تمام شود، بلکه یکسری گفتگو‌های ادامه‌دار است. نواز توصیه می‌کند از یادداشتی که نوشته‌اید به‌عنوان راهنما استفاده کنید تا بدانید در هر مرحله چه چیز‌هایی باید بگویید. مثلا اولین جملاتی که مطرح می‌کنید، باید چیزی در این مایه‌ها باشد: «از اینکه اینجا کار می‌کنم و وجودم تاثیرگذار است واقعا خوشحالم. دستاورد‌هایی که تا به حال داشته‌ام از این قرارند. دوست دارم گفت‌وگوهایم با شما ادامه پیدا کند تا ببینم برای ارتقا گرفتن چه چیز‌هایی لازم است.»

    واینتراب پیشنهاد می‌کند که بیشتر درباره مزیت‌هایتان صحبت کنید و برای درخواستتان، دلیل و مدرک بیاورید. او می‌گوید: «از قدیم گفته‌اند که یک مدیر، کار‌ها را به درستی انجام می‌دهد، اما یک رهبر، کار درست را انجام می‌دهد.» و در ادامه می‌گوید: «به رئیس‌تان بگویید هدفم فقط این نیست که کاری که انجام می‌دهم، خوب باشد، بلکه می‌خواهم عالی باشد. سپس بپرسید: چه کاری می‌توانم انجام دهم تا اطمینان پیدا کنید که برای ارتقا آماده‌ام؟» به او نشان دهید که برای رشد و یادگیری اشتیاق دارید.

    بذر را پرورش دهید

    وقتی بذر را کاشتید، باید «به مرور زمان آن را پرورش دهید.» نواز پیشنهاد می‌کند که از مدیر خود بازخورد بخواهید، البته نه آنقدر که او را اذیت کنید. مثلا ماهی یک‌بار. دقیق و مشخص صحبت کنید. مثلا اگر یکی از وظایف جایگاه شغلی مورد نظرتان، ارتباط مستقیم با مشتری است، می‌توانید بگویید: «من در یک ماه گذشته، با مشتریان کلیدی صحبت کرده‌ام و این‌ها را یاد گرفته‌ام. نظر شما چیست؟»

    به اعتقاد واینتراب، یک استراتژی هوشمندانه دیگر این است که درباره «90 روز اول پس از ارتقا» فکر کنید و ببینید آن دوره را چطور می‌خواهید بگذرانید. سپس ایده‌هایتان را به رئیس ارائه دهید. به او نشان دهید که تکلیفتان را انجام داده‌اید و جدی هستید.

    چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

    مراقب باشید

    اگر شرکتی در خارج از سازمان به شما پیشنهاد شغلی داده، می‌توانید از آن برای رسیدن به ارتقای شغلی استفاده کنید. این روش اکثر اوقات جواب می‌دهد. پیشنهاد شغلی از یک شرکت دیگر، اگر هیچ مزیت دیگری نداشته باشد، حداقل اعتماد به نفستان را بالا می‌برد و مشخص می‌کند که در بازار کار، چقدر ارزش دارید (به خصوص زمانی که انگیزه‌تان از ارتقای شغلی، مالی باشد).

    اما به‌عنوان استراتژی‌ای برای جلب حمایت مدیر، این کار ریسک‌های زیادی دارد. واینتراب می‌گوید: «این روش مناسبی برای جلب حمایت دوستان یا نفوذ در آدم‌ها نیست.» نواز تاکید می‌کند: «آدم‌ها معمولا به اولتیماتوم‌ها واکنش خوبی نشان نمی‌دهند. این تاکتیک روی روابط تاثیر منفی می‌گذارد و باعث ارتقای افرادی می‌شود که هنوز آماده نیستند.» اگر می‌خواهید این روش را امتحان کنید، مراقب باشید.

    صبور باشید (اما نه تا ابد)

    اگر رئیستان موافقت کرده که هرچه سریع‌تر شما را ارتقا دهد، خیلی هم عالی است. اما نواز می‌گوید: «زیاد روی آن حساب نکنید.» ارتقا معمولا یک شبه اتفاق نمی‌افتد. اگر بلافاصله به هدفتان نرسیدید، دلسرد نشوید. نواز در ادامه می‌گوید: «واقع بین باشید. همزمان که انتظار می‌کشید، کار‌های خوب انجام دهید، خالصانه به دنبال راه‌هایی برای تاثیرگذاری باشید و سطح خود را بالا ببرید.»

    با این وجود، اگر حس کردید شرایط آن‌طور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، نشانه‌ها را نادیده نگیرید. واینتراب می‌گوید: «اگر به دور و برتان نگاه کردید و دیدید بقیه دارند ترفیع می‌گیرند، اما شما همچنان سر جای خود هستید، با رئیس صحبت کنید.»

    به او بگویید: «اگر جایگاهی پیدا شود، من را ارتقا می‌دهید؟» اگر فهمیدید که در لیست مدیرتان نیستید، به این فکر کنید که آیا می‌خواهید در این سازمان بمانید یا به دنبال کار در جای دیگری باشید. حداقل حالا می‌دانید کجای ماجرا ایستاده‌اید.

    مطالعه موردی اول: برای دفاع از ادعایتان، رزومه دستاوردهایتان را تهیه کنید

    چند سال قبل، «گرچن» که مدیر منابع انسانی شرکتی در شیکاگو بود، به این نتیجه رسید که آماده است از رئیسش درخواست ارتقا کند. به‌عنوان اولین قدم، باید تعیین می‌کرد که چه شغلی می‌خواهد: «شکاف‌هایی در شرکت بود که باید پر می‌شدند. آن‌ها را پیدا کردم.

    می‌دانستم که اگر بتوانم مسیر شغلی ام را با اهداف سازمان ارتباط دهم، درخواستم قانع‌کننده‌تر خواهد بود.» پس از مدتی تفکر و بررسی جوانب، او شغل مورد نظرش را پیدا کرد: معاون منابع انسانی. شغل، شامل مدیریت تیم منابع انسانی و جذب و استخدام نیرو برای شرکت بود.

    گرچن پیش از آنکه با رئیسش صحبت کند، رزومه‌ای از دستاوردهایش تهیه کرد. در این رزومه ده‌ها مثال آورده بود که نشان می‌داد در شغل فعلی‌اش، به مرحله استادی رسیده و برای قدم بعدی آماده است. مثلا توضیح داده بود که چطور با استفاده از مهارت‌هایی که پس از سال‌ها فعالیت در زمینه مشاوره کسب کرده و دریافت ایده‌های منابع انسانی از تیمش، کتابچه آیین‌نامه شرکت را اصلاح کرده.

    کتابچه در سراسر سازمان توزیع شده بود. او می‌گوید: «می‌خواستم نشان دهم که کار‌هایی که انجام داده‌ام خیلی فراتر از مسوولیتم بوده؛ و توضیح دهم که این اقدامات چه تاثیری بر بازدهی تیم و سازمان گذاشته.»

    او همچنین یک استراتژی طراحی کرده بود تا اگر ترفیع گرفت، تیمش بتوانند شرایط را مدیریت کنند. او می‌گوید: «برخی از اعضا را آموزش داده بودم. لیست وظایفی را که می‌خواستم به آن‌ها محول کنم، نوشتم. سپس با مدیرم قرار جلسه گذاشتم. مقدمه چینی و صحبت هایم درباره رزومه، مختصر و شفاف بود.»

    او به رئیس گفت: درباره زمان ارتقا گرفتن، واقع بین است؛ و البته رئیسش نیز بلافاصله او را ارتقا نداد. او نگرانی‌هایی داشت. گرچن می‌گوید: «او سوالات زیادی از من کرد؛ و پرسید چطور می‌توانم از پس مسوولیت‌های جدید بربیایم، آن هم وقتی که سرم حسابی شلوغ است.»

    سپس مدیر به او قول داد تا ماه آینده دوباره صحبت خواهند کرد. در این مدت، چند مسوولیت جدید به او سپرد. گرچن موفق شد. او نهایتا ارتقا یافت و حالا معاون منابع انسانی شرکت Stratex است، یک شرکت خدمات منابع انسانی.

    مطالعه موردی دوم: زمان مناسبی را انتخاب کنید و بازخورد دقیق بخواهید

    «تام»، بنیان‌گذار و مدیر ارشد آژانس کاریابی LaSalle که در شیکاگو واقع شده، طی سال‌ها فعالیت کاری بار‌ها درخواست ترفیع کرده و بار‌ها ترفیع گرفته. او می‌گوید: «بزرگ‌ترین درسی که گرفته‌ام این است که هیچ کس دستتان را نخواهد گرفت. باید خودتان مسیر حرفه‌ای‌تان را تعیین کنید.»

    چطور درخواست ارتقای شغلی کنیم؟

    سال‌ها پیش، وقتی او فروشنده بود، تصمیم گرفت از مدیرش درخواست ارتقا کند. به موقع اقدام کرده بود. سال پرباری را پشت سر گذاشته بودند. او می‌گوید: «نه تنها به اهدافم رسیده بودم بلکه از آن فراتر رفته بودم، بسیار بیشتر از انتظاری که از من داشتند.»، اما قبل از صحبت با مدیر، درباره جایگاه شغلی مورد نظرش، یعنی مدیر فروش بین‌الملل تحقیق کرد تا ببیند شامل چه چیز‌هایی می‌شود و مدیران فروش بین‌الملل چطور به اهدافشان می‌رسند.

    او درخواستش را کاملا صریح مطرح کرد. او می‌گوید: «به او گفتم که برای مسوولیت بیشتر آماده ام. از او پرسیدم که در چه جایگاهی هستم و در چه زمینه‌هایی نیاز به بهبود دارم.»

    مدیرش پذیرفت که درباره درخواستش فکر کند. تام هم هر از گاهی پیگیری می‌کرد. «از مدیرم می‌پرسیدم که چطور می‌توانم عملکردم را بهتر کنم. از او بازخورد می‌خواستم. همچنین به او پیشنهاد کمک دادم. هر فرصتی که پیش می‌آمد، برای کمک داوطلب می‌شدم.»

    سه ماه بعد، او جایگاه مورد نظرش را به دست آورد. او به کسانی که به دنبال پیشرفتند توصیه می‌کند: «چیزی را که می‌خواهید درخواست کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید. اما یادتان نرود، به محض اینکه درخواست ارتقا دادید، برای انجام کار‌های بیشتر آماده باشید.»

    نکات مهم

    تحقیق درباره جایگاه شغلی مورد نظر و بررسی اینکه این جایگاه چطور با اهداف سازمان و مدیرتان در یک راستا است.

    آماده کردن یک یادداشت که دستاوردهایتان را دقیق نشان می‌دهد.

     درخواست بازخورد مستمر و راهنمایی از مدیر.

     درخواست ارتقای شغلی یک گفتگو نیست. یک فرآیند است که شامل گفتگو‌های مداوم است.

     اگر همان موقع با درخواستتان موافقت نشد، دلسرد نشوید. صبور باشید.

     اگرمی‌خواهید از پیشنهاد‌هایی که سایر سازمان‌ها به شما داده‌اند، به‌عنوان اهرم استفاده کنید، مراقب باشید. این تاکتیک معمولا بر روابط تاثیر منفی می‌گذارد.

    منبع: HBR


 نوشته شده توسط sabkezendgi در شنبه 98/2/7 و ساعت 5:28 عصر | نظرات دیگران()

کلیسای نوتردام پاریس؛ تاریخ و ادبیاتی که سوخت


 

  • کلیسای نوتردام پاریس؛ تاریخ و ادبیاتی که سوخت

    852572

    27 فروردین 1398 - 08:56

    4468 

    کلیسای جامع نتردام (نوتردام) یکی از عالی‌ترین نمونه‌های معماری گوتیک فرانسه بوده و در کنار برج ایفل، یکی از مشهورترین آثار تاریخی و نقاط برجسته شهر پاریس محسوب می‌شد.

    وب‌سایت ایوار: کلیسای جامع نتردام (نوتردام) یکی از عالی‌ترین نمونه‌های معماری گوتیک فرانسه بوده و در کنار برج ایفل، یکی از مشهورترین آثار تاریخی و نقاط برجسته شهر پاریس محسوب می‌شد.  این کلیسا که در «ایل دو لا سیته» (Île de la Cité) -جزیره‌ای واقع در رودخانه سن- قرار دارد، به دستور موریس دو سولی (Maurice de Sully) و کمی بعد از انتصابش به مقام اسقف پاریس در سال 1160 ساخته شد. هر چند قسمت اعظم بنا قبل از مرگ وی در سال 1196 تکمیل گشت، اما کل روند ساخت آن دو قرن به طول انجامید.

    کلیسای جامع نتردام به خاطر طبیعت‌گرایی مجسمه‌های گوتیکی و همچنین آثار عالی ویترای (شیشه‌های رنگی)، نمایانگر رشد و توسعه‌ای می‌باشد که طی دوران قبلی معماری رومانسک و مجسمه‌سازی رومانسک شکل گرفت. در دوران انقلاب فرانسه (دهه 1790) خسارت‌های قابل توجه‌ای به کلیسا وارد شد که بعد‌ها در اواسط دهه 1840 با نظارت متخصص بازسازی، اوژن ویوله لودوک نوسازی گسترده‌ای روی آن صورت گرفت. در سال 1991 این بنا به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد.

    کلیسای جامع نوتردام پاریس

    تاریخچه کلیسای جامع نوتردام

    پروژه ساخت کلیسا در سال 1163 و بعد از این‌که پاپ الکساندر سوم ایده‌ی ساخت یک کلیسای جامع جدید را بنا نهاد، شروع شد. در زمان مرگ اسقف موریس دو سولی در سال 1196، بخش‌های زیادی از کلیسا تکمیل شده بود و سالن اصلی هم در حال اتمام بود. در سال 1200 کار برروی ضلع غربی آغاز شد که شامل پنجره مدور بزرگ و برج‌ها بود. ساخت باقی بخش‌های این بنا حوالی سال 1250 تکمیل شد. همچنین در دهه 1250 بازویی‌های کلیسا توسط معمار‌هایی به نام ژان دوشِل (Jean de Chelles) و پیر دو مونتروی (Pierre de Montreuil)، به سبک جدیدی از معماری گوتیک تغییر شکل یافتند. عناصر باقیمانده‌ی دیگر نیز به مرور طی قرن بعدی کامل شدند.

    کلیسای جامع نوتردام پاریس

    معماری کلیسای جامع نوتردام

    بنای کلیسا 128 متر طول و سالن اصلی آن 12 متر عرض دارد. نقشه صلیبی‌شکل، سالن مرتفع، قسمت بازویی و برج از معماری رومانسک قرن 11 وام گرفته‌شده‌اند،، اما طاق‌های نوک‌تیز و سقف شیاردار آن کاملاً گوتیکی هستند. کلیسای نوتردام در واقع اولین کلیسای جامعی بود که در آن از پشت‌بند‌های مایل بیرونی برای حمایت از دیوار‌های بلند استفاده‌ شده بود.

    این پشت‌بند‌ها از اول در معماری بنا در نظر گرفته نشده بودند، بلکه بعد از مشاهده ترک و شکستگی دیوار‌های نازک بالا تحت فشار وزن سقف به آن اضافه شدند. علاوه بر پشت‌بندها، ستون‌های متعدد دیگری نیز برای این منظور در نظر گرفته شد. یکی از علل شهرت نتردام، مجسمه‌های بیرونی و ناودان‌هایی از موجودات عجیب و غریب بودند که به عنوان ستون‌های حمایتی و لوله‌های خروج آب باران نیز کاربرد داشتند.

    سرِ در ورودی استوار و محکم نوتردام با تندیس‌های سنگی بسیار زیادی تزئین شده که تمرکزشان بیشتر در درب مرکزی است که روز قضاوت را به تصویر کشیده‌اند. طراحی قسمت ورودی با نوار‌های افقی به ایجاد تعادل بین برج‌های مرتفع 69 متری کمک زیادی می‌کند. ورودی‌های قسمت بازویی کلیسا با نقش برجسته‌های عالی و بی‌بدیلی تزئین شده‌اند. درب جنوبی تصویری از زندگی استفان مقدس به همراه سایر قدیسین منطقه را به نمایش می‌گذارد، در حالی که در تزئینات درب شمالی، تصاویری از کودکیِ مسیح و قصه‌ای از تئوفیلوس کار شده است.

    متاسفانه خبرگزاری «اسپوتنیک» دوشنبه شب به وقت تهران به وقوع آتش سوزی در کلیسای «نوتردام» در مرکز پایتخت فرانسه در بعد از ظهر دوشنبه به وقت محلی اشاره کرد.

    کلیسای جامع نوتردام پاریس

    کلیسای جامع نوتردام پاریس


 نوشته شده توسط sabkezendgi در شنبه 98/2/7 و ساعت 5:28 عصر | نظرات دیگران()

دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس


 

  • دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    852606

    27 فروردین 1398 - 10:21

    7066 

    وب‌سایت چیدانه - صدف حقیقت: یکی از ویژگی‌های مثبتی که افراد می‌توانند برای دکوراسیون منزل خود در نظر بگیرند، استفاده از فرهنگ و سنت خودشان است. هر ملیت و هر قومی فرهنگ و خصوصیات ویژه خود را دارد و این خصوصیات می‌تواند در شکل چیدمان و طراحی داخلی هم خود را بروز دهد.

    زمانی که برای طراحی خانه خود از المان‌های سنتی و مختص به کشور خود استفاده می‌کنید، علاوه بر دلگرمی حس و حال متفاوتی به فضای داخلی خانه می‌دهید. در این مطلب به کشوری متفاوت سفر کرده ایم. چیدمان خانه 90 متری نیلوفر و مهزیار در منچستر حال و هوای ایرانی را حفظ کرده است:

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    خانه نیلوفر و مهزیار در یک نگاه

    تعداد افراد ساکن: 2 نفر

    شغل صاحبان خانه: آزاد

    موقعیت کشور: انگلستان/ شهر: منچستر

    متراژ فضا: 90 متر مربع

    ساختمان قدیمی و بیشتر از 20 سال ساخت

    طبقه دوم

    ملک اجاره‌ای

    تعداد اتاق خواب: دو خوابه

    سبک دکوراسیون: تلفیقی

    رنگ‌های غالب: سبز، زرد و قهوه‌ای

    مدت زمان طراحی داخلی: خرید کل وسایل خانه، چیدمان و کار‌های جزئی تعمیرات تقریبا 3 ماه

    هزینه دکوراسیون منزل: 7000 پوند کل خرید وسایل

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون زوج جوان با استفاده از عناصر طبیعی

    این خانه اولین خانه ماست. ما به طور کلی دوست داشتیم در خانه حس آرامش و سبزی را منتقل کنیم. ما از عناصر طبیعی حس خوبی می‌گرفتیم و به همین دلیل از ترکیب رنگی سبز، زرد و قهوه‌ای در قالب چوب بیشتر استفاده کردیم.

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    گیاهان آپارتمانی با توجه به آب و هوای شهر، از گونه‌هایی انتخاب شده اند که به نور غیر مستقیم و کم و سرما مقاوم باشند مانند یوکا، فیکوس الستیکا، جید، پالم، لیلی و پیچک و غیره.

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون نشیمن به سبک تلفیقی

    مبلمان: برند ایکیا

    آباژورها: برند ایکیا

    میز و صندلی ناهار خوری: برند اوک

    وسایل آشپزخانه: برند ایکیا

    همانطور که گفته شد ترکیب رنگی خانه از زرد، سبز و قهوه‌ای تشکیل شده است. مبل چستر دو نفره به رنگ سبز یشمی با دو عدد مبل تک نفره و یک پاف یا چهارپایه مبله زرد رنگ توانسته است ست مبلمان خانه را تکمیل کند. میز جلومبلی مستطیلی شکل با رنگ چوب و به زیبایی طراحی شده است. یکی از ویژگی‌های برجسته در طراحی داخلی خانه، استفاده از المان‌های ایرانی مانند فرش و جاجیم‌های کوچک، کوسن با طرح ایرانی، آویز‌های دکوری کنار آباژور و آینه رومیزی دستبافت است.

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    در قسمت دیگری از اتاق نشیمن بوفه چوبی و زیبای خانه، علاوه بر اینکه فضای مناسبی برای ذخیره و نگهداری ظروف، وسایل دکوری و لوازم مختلف مهیا کرده است، بر دکوراسیون داخلی خانه تاثیر گذاشته و به شکل نقطه عطف و مرکزی، توجه بیننده را به سمت خود جلب می‌کند.

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    در سمت دیگر نشیمن خانه که دکوراسیون غذاخوری مشاهده می‌شود، عنصر چوب حرف اول را می‌زند. میز و صندلی غذاخوری از چوب طبیعی ساخته شده اند و فضای خانه را تحت تاثیر خود قرار داده اند. استفاده از آینه دیواری و همچنین آینه روی زمین، فضای مختلف خانه را منعکس کرده و باعث بزرگ شدن و روشن شدن فضای داخلی می‌شوند. گلدان‌های زیبا و گیاهان خانگی در هر قسمتی دیده می‌شوند و حس و حال مثبت خود را به بیننده هم منتقل می‌کنند.

    دکوراسیون منزل ایرانی در انگلیس

    نیلوفر: از آنجایی که برایمان مهم بود که از چوب واقعی استفاده کنیم، برخی دیگر از وسایل را از برند اوک خریداری کردیم.

    سرویس خواب: برند اوک

    روتختی: برند ایکیا

    همانطور که خانم خانه گفته است، سرویس خواب آن‌ها با چوب طبیعی ساخته شده و دارای سبک بوهو و روستیک است. کفپوش این فضا با موکت بافت درشت فرش شده و توانسته گرمای خاصی به اتاق خواب ببخشد. استفاده از المان‌های دیواری مانند وسیله دکوری روی دیوار و در قسمت بالای تخت نمادی از وطن را به همراه دارد. استفاده از گیاهان آپارتمانی در اتاق خواب مانند انرژی مثبتی را وارد فضای استراحت خانه می‌کند. یکی از جذابیت‌های اتاق خواب این خانه صندوقچه چوبی و بزرگی است که در قسمت پایین تخت وجود دارد. این وسیله علاوه بر اینکه زیبایی خاصی دارد، فضای مناسبی برای نگهداری وسایل مختلف فراهم می‌کند. روتختی با پتوی خز تزیین شده است.


 نوشته شده توسط sabkezendgi در شنبه 98/2/7 و ساعت 5:28 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 16
مجموع بازدیدها: 43817
فهرست موضوعی یادداشت ها
جستجو در صفحه

خبر نامه